مهدیارجان مهدیارجان، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
محمدصدرا جانمحمدصدرا جان، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره
امیرطاها جانامیرطاها جان، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

روز های زندگی من

ساعت مطالعه

آقا کوچولوی من حالا اینقدر باسواد شده که همپای برنامه ی کتابخوانی ما پیش میره و هر شب با علاقه می پرسه الان ساعت مطالعه ست؟! تعدادی از حروف رو یاد گرفته و کتاب های مربوط به این حروف به نام کتاب های مخصوص کلاس اولی ها رو که توی مدرسه بهشون هدیه می دن رو به تنهایی می خونه. هرچند خوندن کلمات براش سخته و به آرومی می خونه ولی خیلی از خوندن لذت می بره به خصوص وقتی می بینه همه مون در حال مطالعه هستیم. محمدصدرا هم که کلا علاقه ی عجیبی به کتاب خوندن داره و وقتی براش شروع به خوندن کنم سراپا گوش می شه حتی کتاب های خودم که چیز زیادی ازش متوجه نمی شه. پی نوشت: با همه ی مشغله ها و همچنین سوت و کوریه نی نی وبلاگ من همچنان...
6 آذر 1394

اولین سفر

امیرطاهای کوچولوی ما اولین سفر زندگیش رو به همراه مامان و بابا در تاریخ بیست آبان به شمال رفت، البته بدون داداش ها. مهدیار و صدرا پیش مامان ثریا جون موندن و من و بابا و امیرطاها از جاده رشت عازم شمال شدیم و بعد از گشت و گذار رفتیم آمل ویلای مامان ثریا و بعد هم دوباره از جاده ی چالوس برگشتیم. تمام مدت سفر آقا کوچولو خواب بود و تغییر آنچنانی احساس نکرد و وقتی چشم باز کرد دید توی خونه س پیش برادرهاش. ...
6 آذر 1394
1